مصاحبه با «خراسان شمالی» توسط مریم ضیغمی

 امیدوارم لذت ببرید

 

نيوشا ضيغمي يكي از بازيگران بااستعداد و جوان كشورمان كه پله هاي ترقي را به سرعت طي كرده متولد ١٣٥٩ و دانش آموخته رشته روان شناسي كودك است. او از بازيگران موفق كانون سينماگران جوان است كه بلافاصله پس از پايان دوره آموزشي خود مشغول به كار در عرصه حرفه اي سينما و تلويزيون شد و اولين كار هنري خود را با سريال «در چشم باد» مسعود جعفري جوزاني در سال ٨٢ آغاز كرد. ضيغمي به واسطه استعداد و توانايي بالقوه و تلاش مستمري كه در اين عرصه دارد توانست در مدت كوتاهي در فيلم هاي سينمايي بزرگي در نقش اول به ايفاي نقش بپردازد. او با بازي در فيلم «تردست» به كارگرداني محمدعلي سجادي موفق عمل كرد و تجربه هاي زيادي را به دست آورد. بعد از «تردست» محمدعلي سجادي او را براي بازي در فيلم «شوريده» ١٣٨٣ انتخاب كرد. وي با بازي در فيلم «شوريده» گامي بزرگ در سينما برداشت و با فيلم «مواجهه» و حضور در بيست و چهارمين جشنواره فيلم فجر نامزد دريافت تنديس بهترين بازيگر نقش اول زن شد و مورد توجه داوران قرار گرفت.در «اخراجي ها» ساخته مسعود ده نمكي پرفروش ترين فيلم تاريخ سينماي ايران بود كه حضوري كوتاه هرچند زيبا و دلچسب داشت. ضيغمي در سال ١٣٨٥ در فيلم سينمايي «پارك وي»، «اخراجي ها» و «گناه من» حضور يافت.يكي از دلايل هماهنگ كردن و گرفتن اين مصاحبه تشابه فاميلي من با اين هنرمند بود كه دوست داشتم بيشتر درباره او و توانايي هايش بدانم. نيوشا دختري مهربان و خونگرم است و با اولين تماس قرار شد با هم گپي دوستانه داشته باشيم.


" چرا به بازيگري گرايش پيدا كرديد؟
رشته دبيرستاني ام مرتبط با هنر بود و در دانشگاه مشغول تحصيل در رشته روان شناسي شدم اما هميشه گرايشم به هنر بود و دوست داشتم در رشته هاي مختلف هنري مثل نقاشي، موسيقي و ... تجربه اي كسب كنم. يك دوره بازيگري در انجمن سينماگران جوان گذراندم وقتي كه براي نخستين كار جدي انتخاب شدم، احساس كردم سينما تنها چيزي است كه از لحاظ روحي مرا ارضاء مي كند زيرا تلفيقي از تمام هنرهاست. از نظر من سينما خلاقيت و نوآوري است و اين حس خلق و به وجود آوردن، مرا راضي مي كند. فراموش نشود نه تنها مفاهيم بازيگري بلكه تمامي مفاهيم سينما را دوست دارم.


" در خصوص مجموعه «در چشم باد» ١٣٨٢، به كارگرداني آقاي مسعود جعفري جوزاني توضيح دهيد؟
«در چشم باد» اولين تجربه كاري من بود و به جرات مي گويم موفقيتم را مديون آقاي جوزاني هستم. آقاي مسعود جعفري جوزاني يكي از استادان مسلم سينماست و خيلي چيزها را از ايشان ياد گرفتم. «در چشم باد» يكي از بزرگ ترين و با ارزش ترين مجموعه هاي تلويزيوني است كه تاكنون بازي كرده ام. اين مجموعه با تمامي امكانات سينمايي ساخته مي شود و فكر مي كنم شايد برابر با چندين پروژه سينمايي براي ساخت آن هزينه شده است. آقاي جوزاني خيلي نسبت به من لطف داشته كه مرا براي بازي در اين مجموعه انتخاب كرد.


" در اين مجموعه ايفاگر چه نقشي بوديد؟ نقشتان چقدر طول كشيد و چه زماني پخش مي شود؟
نقش دختر شمالي روستايي را بازي مي كردم كه در خانواده اي مبارز و سياسي بزرگ شده است.بازي من در اين مجموعه سه ماه و نيم در ماسوله طول كشيد و شنيده ام كه نيمه دوم سال از رسانه ملي پخش خواهد شد.


" شما در بيست و چهارمين و بيست و ششمين جشنواره فيلم فجر كانديداي دريافت سيمرغ طلايي بهترين بازيگر نقش اول و نقش مكمل زن شديد چه حسي داشتيد كه از ميان ديگر رقيبان، شما انتخاب شديد؟
جشنواره فيلم فجر معتبرترين جشنواره سينماي ايران است و خوشحالم به عنوان كسي كه ٣ سال پيش فعاليت هنري ام را آغاز كرده ام ٢ بار كانديداي دريافت سيمرغ شدم. به من ثابت شد كه به حرمت قدم اول كه با استادان سينما برداشتم توانستم خود را ارتقا دهم. خداوند بزرگ را شاكرم كه اين اتفاق افتاد. اولين و دومين باري كه كانديد شدم به ترتيب در فيلم هايي به كارگرداني آقاي سجادي و آقاي رزاق كريمي بود.


" درباره نقشتان در «حس پنهان» توضيح دهيد؟
ايفاگر نقش دختري ساده، هنرمند، عكاس و نقاش در خانواده اي بحران زده هستم و به دليل بحران روحي خانواده و مختصات خانوادگي ام، با مردي كه همسر دارد آشنا و وارد زندگي اش شدم اما در طول مسير...


" اولين باري كه تصوير خود را روي پرده سينما ديديد چه احساسي داشتيد؟
دلهره داشتم كه آيا تماشاگر مرا مي پذيرد يا نه؟ اما در هر حال هر مرتبه كه فيلمي از من اكران مي شود و يا در جشنواره بازي خود را مي بينم فكر مي كنم روز اول بازي ام است و همان اضطراب را دارم زيرا پرده اي كه چندين برابر بزرگ نمايي مي كند، تمام ايرادها نيز چندين برابر مي شود و هم اين كه پرده سينما به كسي دروغ نمي گويد و اگر كسي روي پرده سينما خوب ديده شود، خوب است و برعكس.


" آيا در «اخراجي هاي٢» نيز بازي داريد؟
بله همان نقش اخراجي هاي سابق «نرگس» را ايفا مي كنم.


" از بازي در كنار بازيگران حرفه اي سينما چون اكبر عبدي، محمدرضا شريفي نيا، حيايي و ديرباز صحبت كنيد؟
آقاي اكبر عبدي يكي از استادان مسلم سينماست. ايشان در كار آقاي ده نمكي «اخراجي ها» درس هاي زيادي به من آموختند. خوشحالم كه در كنارشان بودم هرچند كه نقشي كوتاه را ايفا كردم ولي به هر حال مسير داستان از شخصيت «نرگس» شكل گرفت. آقايان حيايي، ديرباز، شريفي نيا، عبدي همه اين دوستان برابر سن من در اين عرصه فعاليت كرده اند و از همگي اين عزيزان درس هاي خوبي ياد گرفتم. از كار كردن با آقاي عبدي و نگريستن به بازي اش در هر پلان درس بازيگري مي آموختم.


" آقاي «ده نمكي» چگونه كارگرداني است؟
از ابتداي امر شناخت زيادي از ايشان نداشتم فقط ٢ فيلم مستندشان را ديده بودم و احساس كردم كه نگاه ويژه اي دارند به اعتقاد من سينماگر بايد مواقعي جسارت از خود نشان دهد و آقاي ده نمكي اين جسارت را در سينما داشته و دارند. وقتي فيلم نامه «اخراجي ها» را خواندم احساس كردم كه فيلم نامه اي متفاوت در ژانر دفاع مقدس را مي خوانم كه مي تواند با مردم ارتباط زيادي برقرار كند. «اخراجي ها» فيلمي بود كه سينماي دفاع مقدس را در فضاي طنز به تصوير كشيده و پايان فيلم نوعي تاثيرگذاري روحي در مخاطب داشت.

 
" «پارك وي» فيلمي متفاوت بود شنيده ام كه از نقشتان راضي نبوديد چرا؟
به دليل اين كه نقشي كه در فيلم نامه وجود داشت چيز ديگري بود كه با آقاي «فريدون جيراني» صحبت هايي داشتيم. معيارهاي انتخاب من براي يك نقش اين است كه نقش بايد ماهيت و تعريف داشته باشد من آن نقش را انتخاب كردم كه داراي شناسنامه و ويژگي بود از اين كه نقش مكمل را بازي كردم منطق داشتم ولي زماني كه بعد از مونتاژ فيلم اكران شد متوجه شدم كه بودن و نبودنم در فيلم هيچ فرقي نمي كرد و شايد براي خودم كه در ايفاي نقشم تعريف داشتم بازي در اين فيلم نوعي ضرر بود.


" آقاي «جيراني» چگونه فردي است؟
آقاي جيراني سينما را خوب مي شناسد و شخصيت دوست داشتني دارد و اعتراضم فقط حرفه اي بود، قصد توهين به ايشان را نداشتم.


" «توفيق اجباري» پرفروش ترين فيلم سال گذشته بود نظرتان درباره اين فيلم چيست؟
در ابتدا بايد بگويم آقاي «محمدحسين لطيفي» يكي از محترم ترين و دوست داشتني ترين هاي سينماي ايران هستند و اگر ايشان در هر شرايطي به من پيشنهاد كار بدهند با چشم بسته مي پذيرم. زماني كه فيلم نامه را خواندم احساس كردم نوعي طنز سياه است شايد به نوعي مردم حق دارند تصويرسازي هاي ذهني براي بازيگران مورد علاقه شان مي كنند در صحنه هايي كه در خيابان فيلم برداري داشتيم علاقه و عشق مردم نسبت به يك سوپراستار برايم جالب بود و معتقدم كه اگر مردم نباشند بازيگر هم وجود ندارد و اگر مخاطب نباشد پرده سينما و هنرمندي نيز وجود نخواهد داشت.


" آيا دليل موفقيت اين فيلم را فقط حضور مردم مي دانيد؟
اين يك واقعيت است كه اگر اين فيلم مورد توجه مخاطب واقع شد يكي از دلايلش اين است كه آقاي لطيفي بسيار جامعه شناس خوبي است و در هر ژانري كه تا به حال كار كرده موفق بوده است. به طوري كه سال گذشته «روز سوم» را در ژانر دفاع مقدس ساخت كه مورد قبول مخاطب واقع شد. ايشان سينما، جامعه و مردم را به خوبي مي شناسد و در هر ژانري فيلم نامه را به خوبي به ثمر مي رساند حتي اگر فيلم نامه ضعيف باشد.


" كار با «محمدعلي سجادي» باتوجه به اين كه ٢ فيلم با او كار كرديد، چگونه بود؟
بعد از كار در كنار آقاي جوزاني، آقاي سجادي يكي از موثرترين انسان هايي بودند كه در مسير كاري من وجود داشت. ايشان در فيلم «تردست» دلسوزانه و استادانه مرا راهنمايي كردند ولي متاسفانه اين فيلم چند سالي است كه با مشكل برخورد كرده و تاكنون به نمايش گذاشته نشده است. «تردست» فيلمي طنز، فانتزي، اجتماعي و متفاوت بود. فيلم «شوريده» چهارمين تجربه سينمايي من يك قدم بسيار جدي در مسير كاري ام بود. آقاي سجادي لطف كردند كه اين نقش را به من سپردند، شايد هيچ كارگرداني جرات پذيرش اين ريسك را نمي كرد كه به يك تازه وارد نقش مهمي بسپارد به هرحال من به آن كار رفتم و يكي عين آن كاراكتر را پيدا كردم. اما شخصيت فيلم «شوريده» به طور كامل با روحيات من متفاوت و متضاد بود در اين فيلم از لحاظ روحي با نقش درگير شده بودم و آن شخصيت مدت ها با من بود موفقيتم را در اين فيلم مديون ايشان هستم زيرا نام من در كنار بزرگان سينما جاي گرفت.


" بهترين نقشي كه تاكنون بازي كرده ايد كدام نقشتان است؟
من به نقش فيلم «شوريده» حساسيت ويژه دارم زيرا اولين تجربه متفاوت من در سينما بود علاوه بر آن شخصيت فيلم «حس پنهان» و نيز «قرنطينه» را دوست دارم.
" شما پله هاي ترقي را به سرعت طي كرديد چه كسي شما را در اين راه ياري كرد؟
خداي بزرگ به من لطف داشت كه توانستم به اين جا برسم، سينما هنري است كه ميليون ها نفر دوست دارند در اين كار فعاليت كنند و دوره هاي بازيگري و كارگرداني را مي گذرانند و از آقايان جوزاني و سجادي كه دست مرا در سينما گرفتند سپاسگزارم.


" بهار از منظر شما چگونه فصلي است؟
به نظرم يكي از درس هاي خداوند به بشر است زيرا هميشه جمله اي را مي گويم كه راز زندگي را از فصل ها بياموزيم وقتي كه پشت زمستان و سردي يك طبيعت سبز و بهار مي آيد يعني اين كه هيچ وقت بشر نبايد به خودش اجازه بدهد براي هيچ چيز نااميد شود. چون هر اتفاقي كه در زندگي انسان مي افتد يك درس است. من حس مي كنم راز فصل ها يك مرحمت الهي و از بزرگ ترين درس هاي زندگي است، بهار زيباست و فصل مورد علاقه ام است.


" قشنگ ترين جمله اي كه در ذهن داريد بيان كنيد؟
هر روزي كه انسان ها از خواب برمي خيزند و چشمان خود را باز مي كنند و مي بينند كه سلامت هستند شاكر خداوند باشند. ما انسان ها گاهي اوقات فراموش مي كنيم كه چه نعمت هايي داريم، گاهي اوقات فراموش مي كنيم كه سلامت هستيم.
زندگي را ساده گرفته براي به دست آوردن موفقيت تلاش كنيم و شاكر نعمت هاي خداوند باشيم چون جامعه ما جامعه جواني است از دوستان جوانم مي خواهم در مراحل زندگي به هيچ عنوان نااميد و ناشكر نباشند و براي رسيدن به موفقيت تلاش كنند.

یاداشت های نیوشا

هر چند....

1. اخراجي‌ها با اين که ششمين تجربه بازي من در سينما است اما با همين فيلم بود که به سينما معرفي شدم. به نظرم شروع خوبي بود هرچند کوتاه براي من و هرچند...

2. «اخراجي‌ها 2» يکي از معدود ادامه فيلم‌هاي ايراني چند سال اخير است که اميدوارم خوب از آب دربيايد هرچند...

3. کار کردن با مسعود ده‌نمکي يک اتفاق جالب بود. آدمي که تا قبل از همکاري با او تصور غريبي درباره‌اش داشتم و وقتي کارم را با او شروع کردم ذهنياتم درباره‌اش کاملاً فرق کرد. هرچند...

4. «اخراجي‌ها 2» همکاري دوباره با گروهي بود که بودن در کنارشان را دوست داشتم. آدم‌هايي که خيلي از آنها باتجربه‌هاي سينما بودند و خيلي‌هاي ديگر دوستاني که امروز ستاره‌اند. فيلمي پرستاره که اميدوارم موفقيت گذشته‌اش را تکرار کند. هرچند...

5. به نظرم دوره ديده شدن را گذرانده‌ام و حالا بايد بيشتر به فکر کيفيت کارهايم و حضورم باشم تا کميت آنها به همين دليل هم امسال سخت انتخاب کردم و کم بازي کردم. نشانش حضور امسالم در جشنواره است فقط با يک فيلم؛ هرچند کوتاه. «اخراجي‌ها 2» امکاني بود براي اين بودن در روزهايي که فيلمنامه خوب ناياب شده هرچند...

6. اميدوارم براي حضور در جشنواره بيست‌وهشت. اتفاقي که دوست دارم در همان روزها صحبتش را بکنيم و نتيجه‌اش را ببينيم. انتظارش را مي‌کشم و برايش تلاش مي‌کنم تا شما هم با بازيگري متفاوت روبه‌رو شويد. هرچند کار سختي است. هرچند...

7. وقتي بحث ساختن قسمت دوم اخراجي‌ها مطرح شد خيلي‌ها گفتند بي‌خيال آن بشوم اما شايد نمي‌شد. شايد بايد مي‌بودم به احترام خيلي چيزها. به احترام اولين معرفي. به احترام همکاران محترم. به احترام... هرچند...

8. مي‌گويند شايد قسمت سوم اين فيلم هم ساخته شود. مي‌گويند. دوستي پرسيد از الان هستي ديگر؟ گفتم نمي‌دانم. واقعاً نمي‌دانم. شايد باشم. شايد هم... همه چيز به نتيجه ماجرا بستگي دارد به اين كه اين قسمت دوم ماجرايش چه مي‌شود. به اين كه با احترام به همه دوستان اگر «اخراجي‌ها 2» به اندازه قسمت اولش آبرومند باشد. به اين كه كسي اين وسط شيطنت نكند و ... به زمان نياز است. عجله‌اي نيست براي اظهارنظر هر چند ...

9. فكر مي‌كنم براي اولين بار فيلم را با هم ببينيم چون با اين كمبود زمان براي رسيدن به جشنواره هنوز اين امكان تا امروز به وجود نيامده كه فيلم را با ديگر اعضاي توليدش ببينيم. هر كدام از ما تمام تلاشمان را كرديم تا در نهايت فيلم آبرومندي بسازيم كه بشود از آن دفاع كرد. اين بخشي بود كه به ما مربوط مي‌شد. بخش ديگرش چيزي است كه باعث مي‌شود امروز بعد از ديدن فيلم با هم برايش هورا بكشيم يا ... اين بخش امروز مشخص مي‌شود. روي پرده نقره‌اي و تحت قضاوت چشم‌هايي كه هيچ چيز از زير دستشان در نمي‌رود، هر چند ...

10. روزگار عجيبي است. روزگار غريبي است. هر چند ...

 

این یادداشت به مناسبت اکران «اخراجی های2 » در جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر در بولتن روزانه جشنواره چاپ شد.

بوی عید

نوروز همیشه برایم یک مفهوم نوستالژیک دوست داشتنی بوده. روزهایی که از همان اوان کودکی آمدنش را انتظار می کشیدم و برایش لحظه شماری می کردم. روزهای خوب باهم بودن. با هم مهربان بودن و خوب زندگی کردن. به قول آن شاعر خوش سخن روزهای بوی عیدی. روزهای در کنار پدربزرگ و مادربزرگ ها بودن. روزهای عیدی گرفتن و... همین چند وقت پیش بود که داشتم با خودم به این همه خوبی فکر می کردم. روزهای پایانی سال کهنه بود. به این روزهای جادویی فکر می کردم. به جادویی که همه چیز را محسور خودش می کند و همه را خودخواسته مجبور به نو شدن و نو دیدین و فکر کردن. کاش این نو شدن زود به زودتر برای همه مان اتفاق می افتاد. کاش دوامش بیشتر از این 13 روز دوست داشتنی بود. کاش... بگذریم. همیشه نوروز را دوست داشته و دارم و با آدم هایی که آن را بدون معنی و دست و پاگیر می دانند مشکل داشته ام. نمی دانم چطور می توانند به روی این همه خوبی چشم بگذارند و درباره اش غرغر کنند و خطابه سر بدهند.

 انگار این یادداشت نوروزی خیلی جدی تر از چیزی شد که انتظارش را داشتم اما هر چه کردم نشد از زیر بار این کلمات فرار کنم. هر چه بود دغدغه هایی بود که باید از آنها می گفتم. 

حالا که دارید این خط نوشته ها را می خوانید سال کهنه تمام شده و روزهای خوش نوروز را سپری می کنیم. روزهایی دوست داشتنی که نباید آنها را به همین سادگی ها از دست داد. فکر می کنم برای همین هم بهتر است این نوشته را همین جا تمام کنم و باقی اش را بگذارم برای مجالی دیگر. پس عجالتا سال نو شما مبارک تا بعد. روزهای عید نوروز در حوالی بوی عیدی و... 

وحشت

همیشه از جنگ و کشتن آدم ها نفرت داشتم. همیشه با شنیدن اخبار کشته شدن آدم ها دلم لرزیده. همیشه با نگاه به تصاویر رغت باری که خیلی ها چشم به روی آن بسته اند به انسان بودن خیلی از این آدم نماها شک کرده ام. همیشه از آزار کودکان نفرت داشته ام. همیشه...

نمی دانم با چه زبانی باید درباره این اتفاقات صحبت کرد؟ نمی دانم چطور می شود دید و عکس العمل نشان نداد؟ نمی دانم چرا باید این همه زن و کودک بیگناه مورد ظلم واقع بشوند و دم بر نیاورد؟  نمی دانم یک انسان چقدر می تواند قصی القلب باشد که به همنوع خودش این قدر ظلم کند و حقوقش را پایمال کند؟ نمی دانم ما انسان ها کی می خواهیم دست از این زیاده خواهی خودمان برداریم ؟ نمی دانم کی از این کشت و کشتار خسته می شویم؟ نمی دانم ....

در این باره سوال های فراوانی در ذهنم دارم و مدام آنها را با خودم مرور می کنم اما حیف، حیف که برای هیچ کدامشان جوابی پیدا نمی کنم. هیچ جوابی. هیچ جواب قانع کننده ای. هیچ چیزی که بشود دل به آن خوش کرد. انگار دوره خشم و نفرت شده در جهان زیبای خدا. انگار...

مردم بی دفاع غزه روزهای زیادی است که دارند شکنجه می شوند و همه مردم دنیا هم علیه این اتفاق معترضند اما مهاجمان انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و به کارهای شنیع خودشان ادامه می دهند و آدم های بیگناه را می کشند. انگار هیچ واهمه ای برای آنها وجود ندارد. انگار...

خدایا به داد همه مان برس. خدایا به داد مردم دردمند غزه برس که هیچ یاوری جز تو ندارند. خدایا...

 

نکته: یادداشتی برای حمایت از مردم بی دفاع غزه که در شماره 217 نشریه خانواده سبز چاپ شد.گالری تصاویرتماس با ما

گالری تصاویرتماس با ما

عشق فقط  یک کلام (نیوشا )

MultiHoster MultiHoster MultiHoster MultiHoster MultiHoster

خبر ویژه

نیوشا ضیغمی با مجله «فیلم و سینما» مصاحبه ای داشتند که در شماره جدید این نشریه میتونین صحبتهای ایشون رو بخونین.

همینطور عکس روی جلد مجله«زندگی ایرانی» هم نیوشا خواهد بود.

در ضمن هشداری در مورد یک مصاحبه جعلی از نیوشا در مجله زندگی سالم هم دادند.

با تشکر فراوان از الطاف آقای سلیمانی و آرزوی موفقیت نیوشا ضیغمی و شما عزیزان

نظر یادتون نره...

با تشکر از آوا مدیر وبلاگ نیوشا

بیوگرافی کودکی که ستاره شد.

بیوگرافی نیوشا ضیغمی بازیگر زن فیلم اخراجی ها

 

Image and video hosting by TinyPic

ادامه نوشته